Sunday, April 11, 2010

sleepover

من وقتی کوچک بودم میرفتم خونه دائی و عمه برای اینکه شب خونشون بمونم و با دختر عمه و دائی با هم زیر پتو حرف بزنیم و ریز ریز بخندیم , آخرین بار که رفتم خونه عمه ام با تانیا خوابیدم 6-7 سال پیش بود تا صبح نخوابیدیم.

نازنین اما میره طبقه بالا با امین که فقط 2سالشه میخوابه , تازه میخواد پتوی خودش هم باشه, دیشب اولین شبی بود که نازنین sleepover رفته بود خونه خاله , نمیدونم نازنین چی تجربه خواهد کرد ولی میدونم که با تجربه های من خیلی متفاوت خواهد بود.