Saturday, April 09, 2005

خیلی چیزا

نازی خیلی شیطون و بلا شده .
اداهای جدید از خودش در میاره و کارهای یاد گرفته که اصلا باورمون نمیشه , حالا برای خودش سبک گریه کردن داره نوع گریه هاش با هم فرق میکنه مثلا وقتی که خیلی میخواد بگه که ناراحتم میگه بووووووووووووووووووووو و آب دهنش رو هم میاره بیرون یا وقتی میبینه که با کسی حرف میزنم و حواسم بهش نیست یا خودش رو به جایی میزنه که گریش بگیره یا اینکه دستش رو میکنه تو دهنش که بالا بیاره !!!و خیلی چیزای دیگه
پنجشنبه و جمعه که بابا نبوده, پدر منو هم درآورده ولی همش رو به حساب مریضی و بی حوصلگیش گذاشتم حالا بگذریم که شب ها تا بعد از نیمه شب به خاطر طبش بیدار بودم .
دیگه هر کاری که دلش میخواسته تو این دو روزه کرده و از خدا میخوام که ما تنها نباشیم که من دق میکنم .