لارا , ینگ و من تصمیم گرفتیم پیک نیک بریم یک ساعت قبل از مدرسه بجه ها
لارا از سعودی اومده ولی اصلش مال فلسطین
ینگ هم چینی
روز قبل از موعد ینگ پرسید چی میخورین که درست کنم و کلی سوال داشت که میخواست بدونه
روز بعد هر کس با غذائی که گفته بود میاره اونجا بود
عجب سفره ای بود , کلی خوراکی که هر کدوم مزه ای داشت و به تست کردنش میارزید
جالب اینجا بود که ینگ غذای ما دوتا رو خیلی دوست داشت و براش جالب بود حتی میخواست طرز خوردن غذا رو هم بدونه
خیلی خوش گذشت, از 2-11 اونجا بودیم و فقط حرف خوردن و طرز تهیه بود