Friday, September 09, 2011

مدرسه نازنین, دندان کتایون

6 سپتامبر مدرسه نازنین شروع شد , خوشحال بودم که معلم خیلی خوبی داره امسال با کلی ذوق و شوق نازنین رفت مدرسه البته مشتاق تر من بودم که تعریف های ایشون رو شنیده بودم و البته دستپاچه که چطوری این همه احساسات و نشون ندهم به خاطر معلم خوب دخترم .
***
6 سپتامبر اولین دندان شیری کتایون پائین سمت چپ جلو به قاشق خورد , دلیل تمام بیقراری ها این بچه در شبهای گذشته همین دندون بود و البته حالت سرماخوردگی اون باورم نمیشد, ولی آروم شده انگار راحت شده
***
امروز از معلم پرسیدم نازنین چطوره ؟ گفت سر کلاس با خودش مممممممممممممممممم ترانه زمزمه میکنه , هنوز کاملا یادش نیومده که باید دست بلند کنه و اجازه بگیره برای حرف زدن و درست نمیشینه سرجاش (میخواستم بگم اینها خیلی ژنتیکی )
***
کتایون اما این روزها خیلی فعال شده دست به همه چیزمیگیره و میخواد بلند بشه روی پا بایسته , هر چیزی نظرش رو جلب میکنه و فکرش و مشغول, زمان بازی بلندتر شده, غذا هم میخوره ولی وزنش پائین تر از نرمال ,خیلی دوست داشتنی تر شده , شیطونی هم میکنه مثلا وقتی غذا نمیخواد ظرفش رو برمیگردونه
ماکارونی خیلی دوست داره هر مدلش که باشه و برای اینکه غذای دیگه بهش بدم یک ظرف ماکارونی میگذارم جلوش و از غذای دیگه هم بهش میدم ,دیروز هر کار میکردم غذا نمیخورد ظرف ماکارونی رو برداشتم که دیدم خودش به پهلو انداخت رو زمین و گریه که چرا ماکارونی رو برداشتی , خنده ام گرفته بود از طریقه اعتراضش
***