Sunday, May 22, 2005

سلمانی !؟

جمعه باباجون نازی رو برد سلمانی بچه ها ولی بعدش فهمیدم که سلمانی فقط قسمت کمی از موهای نازی رو کوتاه کرده !!! حالا بشنوید که چی شده
حمید به من گفت که نازی رو میبرم سلمانی که موهاشو کوتاه کنم ,انگار قبل از اینکه برن برای آرایشگاه, رفته بودن سر کارش و به همکارش میگه میخوام برای کاری برم بیرون ... بعد همکارش پیشنهاد میده که بیا خودمون کوتاه کنیم ... انگار دوتایشون پیش نازی کم میارن , و کار نیمه کاره میمونه و به خاطر اینکه بابا پیش مامان کنف نشه برش میداره میبره سلمانی و این داستان حدودا یک ساعت و 45 دقیقه طول کشید, این طرف هم من و نازی دعوت بودیم که بریم تولد وقتی که اومدن خونه اولین کاری که کردم خدامو شکر کردم که اومدن ( به طبع زنم و مادر و خیالبافی و نگرانی جزء لاینفک وجود خانمهاست) و نپرسیدم از بابا که تو به آرایشگر نگفتی که این دختر بچه است ؟؟؟ چرا موهاشو مثل پسرا کوتاه کرده !!
بشنوید از اینکه آقایون میخواستن رو سر بچه من کار یاد بگیرن !!!!
خوشم اومد که نازی نگذاشت و به بابای بی تجربه یاد داد, که تو که میخوای پول خرج کنی چرا از اول خراب کاری میکنی که برای درست شدنش باید چند ماه صبر کرد و اینکه تازه میخواستن پیش قاضی هم ملق بازی کنن !!!
اون روز گذشت ولی من خیلی چیزها یاد گرفتم