Saturday, December 16, 2006

واما امروز

امروز هم نازنين پيش باباجون ، از صبح با هم رفتن پيش مهندس ، رفتن كلينيك ، نازنين دكتر هم رفته ، همه چيز خوب ، ناهار خوردن ، نازنين ميخواست بازي كنه ، از صبح چند بار تلفني با عزيزجون صحبت كردم ولي الان نارنين گوشي رو برداشته ميگه :
الو سلام ، خوبي ، اوفيس هستي؟چرا تو زياد اوفيس ميري؟ من دارم عروسكم رو ميخوابونم ميخوام بلنكت بندازم روش ، گوشي رو نگذاري ها ، گوشي و ميخوام برم آرايشگاه ، دارم حاضر ميشم
بهش ميگم خوب تو برو بلنكت بنداز و گوشي رو بده به پدرجان كه صحبت كنم ، ميگه نه پدر جان خواب گناه داره ، باباجون حميد گناه داره ، حالا گوشي با پدرجان صحبت كن .
***
باباجان ، باباجون ، عزيزجون ، حميد، بابائي (نازنين )
عزيزجون ، باباجون ، پدر جان ، حميد ( من)
ديروز نازنين از باباجون ميپرسه : تو پدر جاني يا باباجان ؟؟؟ در جواب ميشنوه كه : هم پدر جان هم باباجان ، نازنين ميگه : تو باباجان حميدي
***
نازنين ترانه" داماد" شماعي زاده رو خيلي دوست داره ، يك جا ميگه: مهندس
نازنين ميگه مامان ببين مهندس
توی این خواستگارا کی میشه دوماد ایشالا
یکیشون دکترو و یکی دیگشون مهندسه
این یکی استاد جبر و حسابو هندسه
یکیشون تو کار الماس یکیشون تو کار فرش
***
وقتي كه باباجون اينجاست وهر سه با هم بيرون ميريم نازنين مياد وسط ما دوتا ميشينه ، ديشب عروسك لنگ درازش رو با خودش آورده بود ، بابائي دستش رو گذاشت رو سر عروسك ، نازنين با ناراحتي ميگه: بابائي ني ني منو اووف كردي داره گريه ميكنه .
چقدر دلپذير كه بچه ها به موجودات بي جون ، نقش ميدن ودر خيال و تصورات باهاشون زندگي ميكنن من خيلي اين كارشون رو دوست دارم و بعضي وقتها با نازنين همراه ميشم.
***
5شنبه شب نازنين رو برديم براي خونگيري ، وقتي اومديم سوار ماشين بشيم ، نازنين ميگه : باباجان بريم پيتزا بخوريم ، گفتيم با ماشين بريم ، ميگه نه اونجاست بيا تو ، در حين خوردن نازنين با آهنگ اونجا ميرقصيد ، بابائي گفت : تا حالا من نديدم برقصه خيلي قشنگ بلد و دستهاشو تكون ميده .
***
وقتي چيزي ميخوره ظرفش رو مياره ميده به من يا ميگذاره تو ظرف شور، بعد ميگه : نوش جونت
انار، انگور ، پرتقال و هندوانه خيلي دوست داره.
ديروز براش تخم مرغ شانسي كيندر خريدم ، دفعه اولش بود ولي خوب ميشناخت حتي خودش نشونم داد كه كجاست چون من گم كرده بودم، براش يك ماشين در اومد ، از ديروز با اون ماشين و ماشين قبلي سرگرم ، حتي با خودش ميبره دستشويي!!!
***