Monday, February 20, 2006

دوست دارم

صبح كه نازنين بيدار شد اومد توي آشپزخونه ،از من خواست بغلش كنم تا ببينه توي قابلمه چيه، نازي ميگه : بپزم؟ ظرفهاي توي سينك ظرفشويي رو ديده و ميگه: ظرف بشورم؟
بهش گفتم آره مامان جون من خيلي كار دارم تو برو كتاب بخون تا من هم كارام تموم بشه بيام و گذاشتمش پائين ، در حال بيرون رفتن از آشپزخونه بود كه به من ميگه : دوست دارم
حالا اين دوست داشتن بابت چي بود ؟ نفهميدم

ديروز نازي به خاطر تبش زود از مهد اومد و خوابيد تا ساعت 5.5 وقتي بيدار شد گذاشتمش توي وان آب تا هم تبش پائين بياد هم بازي كنه، من هم دم در حموم نشستم به سبزي پاك كردن ، شنيدم كه اداي باباجون در مياورد و به خودش ميگفت: الهي قربونت برم ، ميشنيدم كه با خودش حرف ميزد و لاك ناخن خودش رو چك ميكرد ، گاهي هم وسايل توي وان رو يكي يكي ورميداشت و براشون شعر ميخوند و حدودا 45 دقيقه خودش بازي كردو من نظاره

5 U??¸?±:
Anonymous Anonymous ?¯?± ?³?§?¹?? 10:58 AM?? U?U??´??U?...

تعريف هاي شما از نازي منو سوار ماشين زمان ميكنه و ميبره به عمق رويا هاي شيرين نه چندان دور

تجسم 45 دقيقه بازي شيرين و كودكانه در وان حمام براي هر پدر و مادري ميتونه دلچسب باشه

عسلك شيرينتون را از طرف من ببوسين

 
Anonymous Anonymous ?¯?± ?³?§?¹?? 10:19 AM?? U?U??´??U?...

این ابراز عشقش واسه این بود که مستقیم مسائل را براش توضیح میدی و بهش عشق میورزی
حالش بهتر شده؟

 
Anonymous Anonymous ?¯?± ?³?§?¹?? 4:01 PM?? U?U??´??U?...

وای ی ی دلم غش رفت برای اون خم شدنش از تخت و شیشه شیر برداشتنشو و یکسره خوردنش.قربونش برم من....حالش بهتره الان؟چه دختر مهربونیه این خانوم.چه مزه ای داره وقتی دخترت بهت میگه دوستت دارم.وای ی ی ی ی ی ...............شرمنده من دوباره بهت زنگ میزنم خونه.

 
Anonymous Anonymous ?¯?± ?³?§?¹?? 4:03 PM?? U?U??´??U?...

راستی یادم رفت بگم که خانم خسروی نژاد به من گفت دوز دارو رو تکرار نکن و یا بیشتر نکن چون خطرناکه حتی اگه همشو بریزه و نخوره.چون دوز مشخصیه...و منم فکر میکنم همون یک سال به بعد خوبه برای عادت به جیش توی دستشویی و شاید الان توی 7 ماهگی برای فرین زوده.

 
Anonymous Anonymous ?¯?± ?³?§?¹?? 4:08 PM?? U?U??´??U?...

سلام مهری جون حالتون چطوره نازنین بهتر شده ؟ وای که چقدر آب بازی به بچه ها حال میده .تینا هم کوچیک بود میذاشتمش توی وان بعدش به کارام میرسیدم . در ضمن ممنون که جویای حال هستین . عمه ام رو دوباره به آی سی یو بردن اگه ریه اش خوب بشه دیگه مشکل نداره ولی هنوز کامل به هوش نیومده.لطفا بازم دعا کنین.

 

Post a Comment

<< ?µU??­U? ?§?µU?U?