Wednesday, January 25, 2006

پدر و دختر

بابائي ديروز برگشت خونه، نازي كه از مهد اومد بابا دم در آسانسور وايستاده بود كه ما بيائم ، نازنين وقتي باباشو ديد شوكه شده بود فكر ميكرد شايد داره خواب ميبينه .!!!
صبح كه نازي رو برديم مهد مثل روز دومش دنبال ما گريه ميكرد !!! اون هم فقط به خاطر حميد كه مبادا دوباره ما رو تنها بگذاره ، بابائي هم هي برميگشت و پشت سرش رو نگاه ميكرد و نگران بود كه چرا نازي داره گريه ميكنه.
نازنين بازي درست كرده به اسم " كوش" و كلي باهاش حال ميكنه و همه رو ميخندونه، بازي به اين ترتيب كه چشمش رو ميبنده و مثلا ميگه : عمو كوش؟ خالي كوش؟ مامي كوش؟ بابائي كوش؟ ....
حالا ما ميتونيم بسته به ابتكار،به هر طريقي كه خنده دار تره خودمون رو بهش نشون بديم
روش عمو محسن اينه كه صورتش رو مياره جلو صورت نازي و صبر ميكنه تا نازنين چشمش رو باز كنه و بعدش همه خنده
من نازي رو ميبوسم ميگم مامي اينجاست
خالي هم ميخنده و با خنده ميگه خالي من اينجام

نازنين اسم دوستاي مهدش رو بلده و اونا رو به اسم صدا ميكنه ، شايد جالب باشه بگم كه شيشه هاي شيرشون رو هم ميشناسه !!! دليل اين حرفم هم اينه كه هفته گذشته يك شيشه اشتباهي با وسايل نازنين اومده بود خونه وقتي كه دخترم شيشه رو د يد گفت : شيشه يحيي
فرداش كه رفتم و تحويل مهد دادم از انجيل پرسيدم كه اين شيشه مال كدوم يكي از بچه ها بود ؟ انجيل گفت كه فكر كنم يا مال نيكول يا يحيي ، گفتم نازنين ميگه كه مال يحيي است ، كمي فكر كردو رفت سر كيف يحيي و چك كرد و گفت نازي بهتر از من ميدونه كه شيشه مال كيه.

نازنين توي 22 ماهگي بلد A-Z رو بگه و از 1-10 بشمره و شايد بيشتر از 20 كلمه انگليسي بلده و چندتا شعر كه هميشه با خودش زمزمه ميكنه و با نوار هنگامه ياشار ميخونه و دست ميزنه ، خدا رو شكر ميكنم كه بچه سالم و باهوش و زرنگي دارم اميدوارم كه همه اين داشته ها توي راه زندگي كمكش كنن و درست استفاده بشه.

دارم سعي ميكنم كه شير شب نازنين رو قطع كنم اگه اين دل بگذاره و تحمل كنه كه شب وقتي نازي بيدار ميشه و شير ميخواد بهش ندم

2 U??¸?±:
Anonymous Anonymous ?¯?± ?³?§?¹?? 11:52 AM?? U?U??´??U?...

قربونت برم الهی جون من شیر شب این دخمر رو بیخیال بشو.خب؟
آفرین عسیسم.بوس

 
Anonymous Anonymous ?¯?± ?³?§?¹?? 3:28 PM?? U?U??´??U?...

سلام مهریجون حالتون خوبه نازی جون خوبه آخه نگفتی روز نقاب چیه .تو رو خدا اینقدر زود بچه رو از شیر نگیر . از طرف من ببوسینش

 

Post a Comment

<< ?µU??­U? ?§?µU?U?