تن تو ظهر تابستونو بيادم مياره
رنگ چشمهای تو بارونو بيادم مياره
وقتی نيستی زندگی فرقی با زندون نداره
قهر تو تلخی زندونو بيادم مياره
من نيازم تو رو هر روز ديدنه
از لبت دوست دارم شنيدنه
تو بزرگی مثل اون لحظه که بارون ميزنه
تو همون خونی که هر لحظه تو رگهای منه
تو مثل خواب گل سرخی لطيفی مثل خواب
من همونم که اگه بی تو باشه جون ميکنه
من نيازم تو رو هر روز ديدنه
از لبت دوست دارم شنيدنه
تو مثل وسوسه شکار يک شاپرکی
تو مثل شوق رها کردن يک بادبادکی
تو هميشه مثل يک قصه پر از حادثه ای
تو مثل شادی خواب کردن يک عروسکی
من نيازم تو رو هر روز ديدنه
از لبت دوست دارم شنيدنه
تو قشنگی مثل شکلهايی که ابرها ميسازند
گلهای اطلسی از ديدن تو رنگ ميبازند
اگه مردهای تو قصه بدونن که اينجايی
برای بردن تو با اسب تنلندر ميتازند
من نيازم تو رو هر روز ديدنه
از لبت دوست دارم شنيدنه
*********
کی اشکاتو پاک ميکنه، شبا که غصه داری
دس رو موهات کی ميکشه ، وقتی منو نداری
شونه کی مرحم هق هقت ميشه دوباره
از کی بهونه ميگری شبای بي ستاره
برگ ريزونای پاييز کی چشم به رات نشسته
از جلو پات جم می کنه برگای زرد و خسته
کی منتظر ميمونه حتی شبای يلدا
تا خنده رو لبات بياد ، شب برسه به فردا
کی از سرود بارون قصه برات ميسازه
از عاشقی ميخونه وقتی که راه درازه
کی از ستاره بارون چشماشو هم ميزاره
نکنه ستاره ای بياد و ياد تو رو نياره
نکنه ستاره ای بياد و ياد تو رو نياره