زادروز با سعادت امام رضا مبارك ( امام غريبان)
نازنين عمو و خاله جديد داره توي خونه
ديروز كه از مهد اوردمش با مهمونامون اشنا شد با خانومش زود ولي با اقاشون هي رودربايستي داشت و خجالت ميكشيد.
صبح كه از خواب بيدار شد سفره صبحانه پهن بود . گفت : مامان چاي
تازه اول صبح با عمو هم اخت شده بود و بازي ميكرد، خواستيم از خونه بريم بيرون كه به عمو ميگفت بيا بريم و دستشو ميكشيد
ديشب حالم خيلي بد بود ولي سرپا بودم ، رفتم دكتر و يك كوكتل گرفتم و احساس بهتري داشتم.