Wednesday, December 02, 2009

جهنم

امشب وقت خواب
نازنین : مامان امروز آدام میگفت که هر کی کار بد بکنه خدا اونو میندازه تو آتیش , ولی من فکر میکنم که خدا این کارو نمیکنه فرشته های بد این کارو میکنن
گفتم مامان خدا آدم های خوب رو میگذاره تو بهشت مثل تو پس فکر نکن
گفت: ولی مامان وقتی من پیر بشم بیام تو بهشت تو و بابائی و خواهرم و برادرم رو اونجا پیدا میکنم بعد به تو میگم مامان من نازنینم بعد تو منو میشناسی همه مون تو بهشت زندگی میکنیم
گفتم آره مامان جون حتما همینطوره
ولی نازنین هی میخواست در مورد آتیش مطمئن بشه که خدا این کارو میکنه یا فرشته های بد
در مورد کتاب کارهای خوب , فرشته ها , گزارش روزانه, تاثیر کار خوب و بد روی آدم براش صحبت کردم , آروم شد
بعد گفت : مامان حالا یک قصه بگو که من خواب جهنم و نبینم !!!
گفتم تو فقط خواب بهشت و میبینی چون تو خیلی خوبی
گفت : مامان تو هم نمی خواد برام برادر و خواهر بیاری چون نمی خوام مثل خاله حالت بد بشه
گفتم : تو غصه نخور , من هیچیم نمی شه اگه بشه هم آخرش مثل تو یک بچه خوب خدا به ما میده که من همه سختیها یادم میره
گفت : باشه پس مامان تو بهشت تو و بابا و خواهر و برادرم رو میبینم

Tuesday, December 01, 2009

Planning for further learning

nazanin displays very good knowledge of french vocabulary, as well as good understanding of mathematical concepts presented this term. she takes responsibility for her independent work and completes it with care. she is also enjoying her new friends at school. during the next term nazanin will participate in early french reading and writing activitis.

دیروز کارنامه ترم اول نازنین را از مدرسه فرستادن , کارنامه نازنین و راما را با هم مقایسه کردیم همه چیزهائی که یاد گرفتن مثل هم بود , الا برنامه ترم بعدی که نازنین میتونه خواندن و نوشتن را شروع کند ولی راما نه , پس چیزی که نازنین میگفت درست بود , اینکه کارهایی که مادام تامسون به او میدهد با بقیه فرق دارد.